زنده ګی من

لحظات تلخ و شیرین زنده ګی من

زنده ګی من

لحظات تلخ و شیرین زنده ګی من

گل های پر پر شده وطنم در دانشگاه کابل

گل های پرپر شده وطنم:
من در این چند روز هیچ فاتحه ای به ارواح شما نخواندم، هیچ دعای برای آمرزش شما نکردم، هیچ بهشتی را برایتان آرزو نکردم، من هیچ لعنتی به عاملین این جنایت و حکومت نفرستادم و هیچ دعای بدی در حق شان نکردم...
من فقط و فقط آه کشیدم من فقط یک درد عمیق و رنج جانسوز را احساس کردم و فکر کردم که این درد من و امثال من نه با آمرزیدن شما، نه با بهشت رفتن شما و نه با لعنت کردن قاتلین یا دولت دوا میشود این درد عمیق تر از این حرفها و دلداری ها است انقدر عمیق است که تا استخوان همه را میسوزاند و تمام باورها و امید های مانرا به فاد فنا میبرد...