زنده ګی من

لحظات تلخ و شیرین زنده ګی من

زنده ګی من

لحظات تلخ و شیرین زنده ګی من

از هرجا و هر رنگ

دوستان عزیز و مهربانم سلام امیدوارم خوب و سر حال باشید و هوای سرد زمستون رو با دلهای گرم سپری کنید.

عزیزانم من به مرحمت الهی خوبم و روزهای نه چندان خوب رو سپری میکنم چون خیلی شدیدا مریضی استرس رو تجربه میکنم، در سفر هند یک هفته اش من در وورکشاپ کاری بودم و چون در یکی از بهترین هتل های دهلی بودیم خیلی برای بچه ها خوب خوش گذشت چون تمام امکانات تفریحی رو داشت هفته دوم که شروع شد وورکشاپ من تموم شد باید ازون هتل میرفتیم و رفتیم یک آپارتمان 3 خوابه رو برای یک هفته دیگه گرفتیم و نیز آزمایشات همگی مان را در یکی از بیمارستان ها شروع کردیم بچه ها خدارو شکر و به مرحمت الهی خوب بودن همه چی نرمال بود فقط کیومرث یک کم فقدان ویتامین دی داشت که براش دارو تجویز کردن، مامان هم کلسترول خون فشار خون و چربی خون داشت که براش دارو دادن و خودم طبق معمول مکروب اچ پایلوری داشتم که دارو تجویز کردن و در الترواسوند من یک کتله 7 ملی در کلیه چپ من بود که خیلی مارو ناراحت کرد دوکتور مارو به بخش یورولوژی معرفی کرد که باید تشخیص کنه البته آزمایش سی تی اسکن هم دادن که انجام دادم و با تمام آزمایشات دیگه پیش یورولوجست رفتیم که دوکتور تشخیص داد که یک  بافت  چربی است که اصلا قابل نگرانی نیست و 90% با دارو خوب بشه که واسه 6 ماه برام دارو داد و مرخص کرد البته اونجا یکم آروم گرفتم ولی وقتی کابل اومدیم خیلی راجع به این تومور سرچ کردم که البته نتبجه جستجو هم یک تومور خوش خیم بود که اصلا ضرری نداره مخصوصا حالا که کوچیکه ولی من خیلی خیلی غصه خوردم و نتیجش شد که بیماری استرس 5 سال پیش من دوباره برگرده واقعا روزهای بدی رو سپری کردم و هنوز هم که هنوزه کامل درمان نشدم و تحت استرسم خیلی راجع به کلیه ام فکر میکنم که برام مشکلات زیاد بودجود نیاره واقعا نمیدون چرا اینقد ضعیف شدم و ازون بیضای شجاع در این روزها خبری نیست اگرچه نسبت به چند روز پیش خدارو شکر بهترم اینجا هم پیش دوکتور اعصاب هم کلیه رفتم همه همون تشخیص هند رو کردن و گفتن اصلا خطر ساز نیست ولی من خیلی غصه میخورم مامان و بابا خیلی خیلی ناراحت اند که من حرف متخصصین رو گوش نمیدم  و حرف ذهن مریضم رو گوش میدم.

بهر صورت باز هم خدارو شاکرم و از شما عزیزانم طلب دعا میکنم خیلی خیلی زیاد.

الهی هیچ تن و روح و روانی مریض نباشه و همگی شاد و سلامت باشید.

الهی شکرت.

یا الله.


بازگشت به وطن

عزیزای دلم سلام امیدوارم حالتون خوب باشه، من خدا رو شکر با خانواده و بچه ها خوب هستیم و مع الخیر روز جمعه 3 آذر به کابل برگشتیم همه خوب استیم ولی خدارو شکر سفر و کارهای رسمی بخیر گذشت ولی بازهم مثل بار گذشته در آزمایشات خودم البته این بار هم مشکلات بوجود آمد که انشاالله به جزییات مینویسم. شما هم انشاالله همه خوب باشید و هوای سرد زمستان را با دلهای گرم سپری کنید. خدارو شکر

یا الله

سفر دهلی

سلام عزیزای دلم.

من  دیروز دهلی (هندوستان) اومدم یک ورکشاپ کاری است برای  5 روز و یک هفته دیگه هم برای بعضی آزمایشات اینجا خواهم بود. هوای دهلی معتدله و در ضمن خیلی مملو از دود و غبار است واقعا هوا اگه معتدل بودنشه فاکتور بگیریم جالب نیست چون خیلی آلوده است.

من امروز از صبح تا حالا ورکشاب هستم بچه ها و مامان در اتاق هستن محل اقامت و هال ورکشاپ در یک هوتل 5 ستار در یکی از مناطق بالاشهرش است.

فعلا خداروشکر همه چیز خوب میگذره محتاج دعاتون هستم.

یا الله

روزمره ها

دوستان عزیزم سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.

من به لطف و مرحمت الهی با خانواده ام خوبم و زنده گی میگذره. ادراه میرم و خونه میام آخر هفته ها هم یا با مهمانداری و مهمانی رفتن میگذره و من بلاخره به لطف و مرحمت الهی موفق شدم که فوق لیسانسمو (ماستری) در یکی از دانشگاههای بین المللی بصورت آنلاین شروع کنم تمام مراحل اداری تموم شد از فردا 30 اکتوبر انشاالله که مادیول ها برای شروع درسم فعال میشه.

بچه ها خدا رو شکر خوب هستن کیومرث عزیزم مدرسه میره کیارش و حسنای نازم خونه هستن، حسنای نازم واسه خودش خانومی شده یک سال و دوماهش شده 4 تا دونه دندون در آورده، خیلی خیلی راحت و قشنگ راه میره خیلی هم تند تند مثل  دویدن، کلمات که یاد گرفته ممی (مامان) ددی (بابا) پپی (غذا) ممه (شیر) بته (بده) مخفف اسم کیومرث ببی (بابابزرگ) عزیز (مامان بزرگ) و خیلی کلمات نصفه و نیمه دیگه که تنها ما معنی شو میدونیم و جالبش اینجاست که اسم منو قشنگ صدا میزنه بعضی اوقات ممی و بعضی وقتها اسم خودمو میگه، اگه بذاریم از طبقه اول میره طبقه چهارم خودش با پای خودش، خلاصش خیلی خیلی خوردنی شده عزیزک دلم.

کارهای اقامتمون در جریانه و قرار تجربه که از دیگه خانواده ها گرفتیم 8 تا 9 ماه دیگه هم کارها مون طول میکشه و انشاالله که خیر باشه.

دختر عموی من که همسرش 9 ماه پیش از همسر من رفته بود که حالا هم با همسر یکجا هستن کارهاش تموم شد ویزاشون اومد سه شنبه آینده پرواز دارن میرن پیش همسر جونشون و انشاالله و که یکروزی بخیر و سلامتی ما هم بریم پیش همسرمون.

واقعا که وبلاگها خیلی سرد شده تقریبا همه آپ نممیکنن و کسی به ما هم سر نمیزنه و اگه سر هم میزنه از خودش جای پایی نمیذاره ولی بهرصورت الهی همه هرجای که هستن شاد و سلامت باشند، ولی واقعا خوشحال میشم اگه وقتی میایین یک کامنت منو لایق بدونین.

شاد و سلامت باشید عزیزانم.

یا حق




تولد هسر مبارک

دوستان عزیزم سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه به بهانه تولد همسر خواستم چند سطر بنویسم. دیروز 26 مهر تولد همسر بود براش پیام دادم تبریکی دادم کیک آوردم خونه و گل پسر ها کیک را از طرف باباشون قطع کردن عکس و فیلم گرفتم و براش فرستادم .

زنده گی میگذره خدا رو بهر حالش شکر. شاد و سلامت باشید عزیزانم وعده نمیکنم ولی اگر حوصله داشتم یکم بزودی از روزمره ها مینویسم.

شاد باشید.

یا حق